کاوش موضوع زبان
صفحه اصلی
زبان
زبان، یک نظام ساختارمند برای برقراری ارتباط است. ساختار یک زبان، دستورزبان و اجزای آزاد آن، واژگان آن است. زبانها، ابزار اصلی ارتباط انسانها به حساب میآیند و میتوانند از راه گفتار، نشانه یا نوشتار، منتقل شوند. بسیاری از زبانها، از جمله زبانهای رایج دنیا سامانههای نوشتاری دارند که امکان ضبط صداها یا نشانهها را برای فعالسازی دوباره در آینده، فراهم میکنند. زبان انسان، به یک روش انتقال (دیداری، صوتی یا غیره)، وابسته نیست و بین فرهنگها در طول زمان، بسیار متغیر بودهاست. انواع زبانها در خانواده های زبانی مختلف قرار میگیرند.
زبانهای انسانی از ویژگیهای زایا بودن و قشرشکن بودن، برخوردارند و بر قراردادهای اجتماعی و یادگیری، متکی شدهاند.
تخمین زده میشود که تعداد زبانهای انسانی در جهان، بین ۵٬۰۰۰ تا ۷٬۰۰۰ زبان متفاوت باشد. برآوردهای دقیق به تمایز دلخواه (دوگانگی) بین زبانها و گویشها بستگی دارد. زبانهای طبیعی میتوانند صحبت شوند، نشانوار شوند یا هر دوی این ویژگی را داشتهباشند. با این حال، هر زبانی را میتوان با استفاده از محرکهای شنیداری، دیداری یا لمسی در رسانههای ثانویه رمزگذاری کرد؛ برای مثال، نوشتن، سوت زدن، امضا کردن، یا خط بریل، نمونههایی از این ویژگی هستند. به عبارت دیگر، زبان انسان، مستقل از وجهنمایی (منظور در بافت معناشناسی آن:modality-independent) است، اما زبان نوشتاری یا اشاره، راهی برای حک یا رمزگذاری گفتار یا حرکات طبیعی انسان است.
بسته به دیدگاههای فلسفی در مورد تعریف زبان و معنا، هنگامی که به عنوان یک مفهوم کلی استفاده میشود، «زبان» ممکن است به توانایی شناختی برای یادگیری و استفاده از سامانههای ارتباطی پیچیده یا توصیف مجموعهای از قوانین تشکیلدهندۀ این سامانه اشاره داشتهباشد، یا مجموعهای از گفتههایی که میتوان از آن قوانین تولید کرد. همۀ زبانها برای ربط دادن نشانهها به معانی خاص، به فرایند نشانهسازی یا همان semiosis متکی هستند. زبانهای شفاهی، دستی و لمسی، حاوی یک سیستم واجشناختی هستند که نحوۀ استفاده از نمادها برای تشکیل دنبالههایی به نام واژهها یا تکواژها را کنترل میکند. همچنین زبان، دارای یک سامانۀ نحوی است که نحوۀ ترکیب واژگان و تکواژها برای تشکیل عبارات و گفتهها را شکل میدهد.
به مطالعۀ علمی زبان، زبانشناسی میگویند. در جهان غرب، بررسیهای انتقادی زبانها، مانند فلسفۀ زبان، روابط بین زبان و اندیشه و غیره، از جمله اینکه کلمات چگونه تجربه را نشان میدهند، حداقل از زمان گرگیاس و افلاطون در تمدن یونان باستان، مورد بحث بودهاست. متفکرانی مانند روسو (۱۷۱۲–۱۷۷۸) استدلال کردهاند که زبان از احساسات سرچشمه میگیرد، در حالیکه دیگران مانند کانت (۱۷۲۴–۱۸۰۴) معتقدند که زبانها از تفکر عقلانی و منطقی سرچشمه میگیرند. فیلسوفان قرن بیستمی مانند ویتگنشتاین (۱۸۸۹–۱۹۵۱) اما استدلال میکنند که فلسفه در واقع مطالعۀ خود زبان است. از چهرههای اصلی علم زبانشناسی تأثیرگذار در زبانشناسی نوین میتوان به فردیناند دو سوسور و نوام چامسکی اشاره کرد.
تصور میشود که زبان به تدریج از سامانههای ارتباطی اولیۀ انسانتباران جدا شدهاست؛ زمانی که انسانهای اولیه توانایی تشکیل یک نظریۀ ذهن و قصد مشترک را به دست آوردند. گاهی تصور میشود که این پیشرفت، با افزایش حجم مغز همزمان شدهاست و بسیاری از زبانشناسان بر این باورند که ساختارهای زبان را برای خدمت به عملکردهای ارتباطی و اجتماعی خاص، تکامل یافتهاند. زبان در بسیاری از مکانهای مختلف مغز انسان پردازش میشود، به ویژه در نواحی بروکا و ورنیکه. انسانها زبان را از طریق تعامل اجتماعی در اوایل دوران کودکی به دست میآورند و کودکان معمولاً تا سه سالگی به نحوی روان صحبت میکنند. زبان و فرهنگ به هم وابسته هستند؛ از این رو، زبان علاوه بر کاربردهای کاملاً ارتباطی، دارای کاربردهای اجتماعی، از جمله دلالت بر هویت اجتماعی، قشربندی اجتماعی و نیز کاربرد برای آراستگی و سرگرمی اجتماعی است.
زبانها در طول زمان دگرگون میشوند و تنوع مییابند. تاریخ تکامل آنها را میتوان با مقایسۀ زبانهای مدرن بازسازی کرد تا مشخص شود که زبانهای اجدادی آنها باید چه ویژگیهایی داشته باشند تا مراحل بعدی رشد رخ دهد. گروهی از زبانها که از یک اجداد مشترک میآیند به عنوان خانواده زبانی شناخته میشوند. (مانند زبانهای هندواروپایی) در مقابل، زبانی که هیچ رابطۀ زنده یا غیرزندهای با زبانی دیگر ندارد، زبان منزوی نامیده میشود. همچنین بسیاری از زبانهای طبقهبندینشده وجود دارند که روابط آنها ثابت نشدهاست، و «زبانهای جعلی» نیز هستند که ممکن است اصلاً «وجود خارجی» نداشته باشند. اجماع پژوهشگران در حوزۀ زبانشناسی، این است که احتمالاً تا سال ۲۱۰۰ میلادی، بین ۵۰ تا ۹۰ درصد از زبانهایی که در آغاز سدهٔ بیستویکم صحبت میشد، منقرض شود.... بیشتر در ویکی پدیا